هنرمند سفالگر به تقلید از آفریدگارش، گل را برمیگزیند تا خلق کند، هنری را که از آب و خاک و آتش است. همان خمیر مایه انسان. و از روح هنریاش در آن دریغ نمیکند تا سفالینههای چندین هزار سالهای از دل خاک برون آیند و گواه بر تمدنی باشند. انسانهای بدوی اولین سفالگران بودند، سبدهای جمعآوری دانههای گیاهی را گل اندود میکردند تا مانع ریختن دانهها شود. و از آنجا که زنان این کار را برعهده گرفتند، سفالگری را به زنان نسبت دادند. پربیراه نیست که دقت و ظرافت زنانه، بوجودآورندهی این هنر ستودنی باشد. نقوش روی سفال چون کتابیست پر رمز و راز که اندیشه انسان را از پیش از تاریخ تا هماکنون بر ما معطوف میکند. باستان شناسان و محققان بواسطه سفالینهها و نقوش آنها تاریخ را گمانهزنی میکنند.
برای آشنایی بیشتر با هنر سفالگری، مصاحبهای داشتهایم با فاطمه عسکری(مارال) هنرمند سفالگر اهل بم. ایشان دانش آموخته رشته هنر گرایش سفال از دانشگاه شهید باهنر کرمان است و سالهاست که فعالیتهای هنری دارد.
چه شد که به فکر راهاندازی کارگاه سفال در بم افتادید؟
به نام خداوند دانای فرد
که از خاک، آدم پدیدار کرد (خواجوی کرمانی)
بزرگترین دلیل را، جای خالی سفالگری حس میشد که بتواند کشفیات سفالی بم و حومه را بازتولید و احیا کند. ظروفی تولید شود که نقش آن اصالت را حفظ کند و یا در چارچوب مدرنیته امروزی ادغام شود. نیاکان ما در سرزمین تاریخی بم، بیش از دو هزار سال پیش با گل رس و دستان پرتوان و هنرمند خود، بزرگترین شهر خشتی جهان را که بر تارک کویر می درخشد، بنا کردهاند و امروزه ارگ بم علاوه بر اینکه یکی از شاهکارهای معماری و شهرسازی جهان است، یک اثر ماندگار و شاهکار هنری نیز میباشد و با این وجود رشد و رونق سفالگری در بم، موجب مباهات بیشتری است. در زمان انتخاب گرایشم ترجیح دادم سفالگر باشم و کارگاه سفال را نیز در بم تاسیس کنم و این هدف از روزهای آغازین دوران دانشجوییام تا پایان دانشگاه همراه من بود. هنوز ترم آخر را به پایان نرسانده بودم که درخواست مجوز کارگاه تولید سفال را به میراث فرهنگی دادم و خدا را شاکرم که هم اکنون با همفکری و همراهی بزرگوارانی که کم نیستند؛ توانستم بعد از طی سختیهای زیادی، کارگاه را تجهیز کنم و نمایشگاه و فروشگاه دائمی سفالینههای دست ساز را در ارگ قدیم بم دایر کنم. علاوه بر آن آموزش رشته سفال به علاقمندان را نیز در دستور کار خود قرار دادهام.
لطفا درباره تاریخچه سفال در ایران و مناطق منحصر به فردی که بیشترین کاووش ها در آنجا صورت گرفته توضیحاتی بفرمایید؟
تاریخچه سفال بر میگردد به انسانهای بدوی. سفالینههایی کشف شده که بین آنها حصیر و الیاف گیاهی است. این یعنی سفال از زمان جمعآوری دانههای گیاهی وجود داشته است. بعد از یکجانشینی چرخ سفالگری نیز ابداع شد که بسیار ابتدایی بود و جالب است بدانید هم اکنون در همسایگی ما شهری بنام کلپورگان از توابع سیستان هنوز سفال را به شیوه هفت هزار سال پیش کار میکنند. چرخ سفالگری آنها تکه سنگی مسطح است که با دست میچرخانندش. و هنوز برای پخت سفال در زمین چالهای حفر میکنند و رویشان آتش روشن میکنند و هنوز نقوش روی سفال ها هندسی هستند و از رنگهای معدنی بخصوص سنگی بنام تیتوک که رنگ قهوهای میدهد استفاده می کنند و این نقوش را نسل در نسل حفظ کرده اند. جالب تر این است که زنان آن منطقه کار سفال را بر عهده دارند و مردان فقط در تهیه خاک و گاها پخت کمکشان می دهند.
چرا راه دور برویم؛ در همین پایگاه میراث فرهنگی بم سفالینههای با ارزشی نگهداری میشود که دور از انصاف است آنها را نادیده بگیریم. سفالهایی از دوره های پیش از تاریخ و سفالینه های دوره های اسلامی، که از خود ارگ و اطراف بدست آمده اند. سفال هایی که بلحاظ تکنیک لعاب از آبی سفید گرفته تا زرین فام، قلم مشکی، چند رنگ، لعاب پاشیده، اسگرافیاتو و تک رنگ هستند. و طی تحقیقاتی که برای پایان نامهام روی آنها انجام دادم مشخص می شود، با اینکه در مسیر جاده ابریشم قرار داشتیم و سفال هم شامل کالاهای داد و ستد بوده است اما کارگاههای سفال در بم و اطراف دایر بوده است. چند مدت پیش اتفاقی با کاووشگری صحبت می کردم، ایشان می گفت: هر گوشه ای که به ما زمین می دهند برای کاووشگری پر است از “خرده سفال”
لطفا در خصوص کاربردهای سفال توضیحاتی بفرمایید؟
قبل از آن اجازه بدهید توضیح کوتاهی راجب سفال و سرامیک بدهم. سفال بعد ساخت بدنه به وسیله گل رس و یا گل سفید ، در دمای تقریبی ۹۰۰ درجه پخت می شود که به آن سفال می گویند. اما همین که لعاب روی سفال می آمد و برای دومین بار به کوره می رود، دیگر سفال نیست بلکه سرامیک محسوب میشود. لعاب یک پوشش شیشه ای مانند است که بوسیله اکسید ها رنگ می گیرد. علاوه بر نفوذ ناپذیری بدنه به زیبایی و دوام آن نیز مدد میرساند. البته فرمالاسیون لعاب بسیار پیچیده و عدم آگاهی از آن دردسر ساز خواهد شد. مثلا اکسیدهایی مثل لیتارژ و سرنج، نیکل و.. سربی هستند و حتی مقدار کمی از آن باعث ایجاد مسمومیت خواهد شد. که امروزه با روی کار آمدن استینها سفالگران کمتر بدنبال فرمول های لعاب با بنابراین بدنه سفالی از آنجا که تخلخل دارد و مایع داخل آن نفوذ پذیر است کاربرد کمتری در این دوره دارد. شاید سالیان دور کوزه های سفالی بواسطه همان نفود پذیری بدنه آنها خیس می شد و در معرض باد بدنه خنک می شد و آب درون آن خنک می ماند، کاربرد زیادی داشتند. اما امروزه با پیشرفت جوامع کمتر چنین کاربردی دارد. اما وقتی روی بدنه سفالی پوشش لعاب قرار بگیرد کاملا کاربردی می شود. و همه ظروف چینی و سرامیکی که امروزه در منزل ما هستند که بصورت صنعتی ساخته می شوند، جز همین دسته اند. برای روشن تر شدن فرش دستبافت و فرش ماشینی بهترین مثال است.
هنرمند سفالگر به تقلید از آفریدگارش، گل را برمیگزیند تا خلق کند، هنری را که از آب و خاک و آتش است. همان خمیر مایه انسان. و از روح هنریاش در آن دریغ نمیکند تا سفالینههای چندین هزار سالهای از دل خاک برون آیند و گواه بر تمدنی باشند. انسانهای بدوی اولین سفالگران بودند، سبدهای جمعآوری دانههای گیاهی را گل اندود میکردند تا مانع ریختن دانهها شود. و از آنجا که زنان این کار را برعهده گرفتند، سفالگری را به زنان نسبت دادند. پربیراه نیست که دقت و ظرافت زنانه، بوجودآورندهی این هنر ستودنی باشد. نقوش روی سفال چون کتابیست پر رمز و راز که اندیشه انسان را از پیش از تاریخ تا هماکنون بر ما معطوف میکند. باستان شناسان و محققان بواسطه سفالینهها و نقوش آنها تاریخ را گمانهزنی میکنند.
برای آشنایی بیشتر با هنر سفالگری، مصاحبهای داشتهایم با فاطمه عسکری(مارال) هنرمند سفالگر اهل بم. ایشان دانش آموخته رشته هنر گرایش سفال از دانشگاه شهید باهنر کرمان است و سالهاست که فعالیتهای هنری دارد.
چه شد که به فکر راهاندازی کارگاه سفال در بم افتادید؟
به نام خداوند دانای فرد
که از خاک، آدم پدیدار کرد (خواجوی کرمانی)
بزرگترین دلیل را، جای خالی سفالگری حس میشد که بتواند کشفیات سفالی بم و حومه را بازتولید و احیا کند. ظروفی تولید شود که نقش آن اصالت را حفظ کند و یا در چارچوب مدرنیته امروزی ادغام شود. نیاکان ما در سرزمین تاریخی بم، بیش از دو هزار سال پیش با گل رس و دستان پرتوان و هنرمند خود، بزرگترین شهر خشتی جهان را که بر تارک کویر می درخشد، بنا کردهاند و امروزه ارگ بم علاوه بر اینکه یکی از شاهکارهای معماری و شهرسازی جهان است، یک اثر ماندگار و شاهکار هنری نیز میباشد و با این وجود رشد و رونق سفالگری در بم، موجب مباهات بیشتری است. در زمان انتخاب گرایشم ترجیح دادم سفالگر باشم و کارگاه سفال را نیز در بم تاسیس کنم و این هدف از روزهای آغازین دوران دانشجوییام تا پایان دانشگاه همراه من بود. هنوز ترم آخر را به پایان نرسانده بودم که درخواست مجوز کارگاه تولید سفال را به میراث فرهنگی دادم و خدا را شاکرم که هم اکنون با همفکری و همراهی بزرگوارانی که کم نیستند؛ توانستم بعد از طی سختیهای زیادی، کارگاه را تجهیز کنم و نمایشگاه و فروشگاه دائمی سفالینههای دست ساز را در ارگ قدیم بم دایر کنم. علاوه بر آن آموزش رشته سفال به علاقمندان را نیز در دستور کار خود قرار دادهام.
لطفا درباره تاریخچه سفال در ایران و مناطق منحصر به فردی که بیشترین کاووش ها در آنجا صورت گرفته توضیحاتی بفرمایید؟
تاریخچه سفال بر میگردد به انسانهای بدوی. سفالینههایی کشف شده که بین آنها حصیر و الیاف گیاهی است. این یعنی سفال از زمان جمعآوری دانههای گیاهی وجود داشته است. بعد از یکجانشینی چرخ سفالگری نیز ابداع شد که بسیار ابتدایی بود و جالب است بدانید هم اکنون در همسایگی ما شهری بنام کلپورگان از توابع سیستان هنوز سفال را به شیوه هفت هزار سال پیش کار میکنند. چرخ سفالگری آنها تکه سنگی مسطح است که با دست میچرخانندش. و هنوز برای پخت سفال در زمین چالهای حفر میکنند و رویشان آتش روشن میکنند و هنوز نقوش روی سفال ها هندسی هستند و از رنگهای معدنی بخصوص سنگی بنام تیتوک که رنگ قهوهای میدهد استفاده می کنند و این نقوش را نسل در نسل حفظ کرده اند. جالب تر این است که زنان آن منطقه کار سفال را بر عهده دارند و مردان فقط در تهیه خاک و گاها پخت کمکشان می دهند.
چرا راه دور برویم؛ در همین پایگاه میراث فرهنگی بم سفالینههای با ارزشی نگهداری میشود که دور از انصاف است آنها را نادیده بگیریم. سفالهایی از دوره های پیش از تاریخ و سفالینه های دوره های اسلامی، که از خود ارگ و اطراف بدست آمده اند. سفال هایی که بلحاظ تکنیک لعاب از آبی سفید گرفته تا زرین فام، قلم مشکی، چند رنگ، لعاب پاشیده، اسگرافیاتو و تک رنگ هستند. و طی تحقیقاتی که برای پایان نامهام روی آنها انجام دادم مشخص می شود، با اینکه در مسیر جاده ابریشم قرار داشتیم و سفال هم شامل کالاهای داد و ستد بوده است اما کارگاههای سفال در بم و اطراف دایر بوده است. چند مدت پیش اتفاقی با کاووشگری صحبت می کردم، ایشان می گفت: هر گوشه ای که به ما زمین می دهند برای کاووشگری پر است از “خرده سفال”
لطفا در خصوص کاربردهای سفال توضیحاتی بفرمایید؟ مهمترین تحول در صنعت سفالگری چه بوده است؟
از نظرمن، کشف لعاب تحول بزرگی در صنعت سفالگری ایجاد کرد. هر دوره به تکنیک های لعاب افزوده شد و زرین فام یکی از بهترین تکنیک های لعاب است. که بعد از اسلام وقتی ظروف طلایی حرام شد. سفالهایی با تکنیک زرین فام جایگزین شدند. البته تعدد لعاب ها بالا است و بکارگیری همه آنها تجربه بالایی می طلبد. شاید دسته ای کشف چرخ سفالگری را متحول کردن این فن و هنر بدانند اما به نظرم یه کارگاه بدون چرخ به کارش ادامه خواهد داد اما بدون لعاب سخت تر است.
در سفالگری از چه نوع خاک هایی استفاده می شود؟
بیشتر از گل رس و گل سفید اما گل چینی، استون ور ها و ارتن ور ها هم هستند. تفاوت گل ها در دمای پخت شان است.
امروزه از سفال چه استفاده هایی میشود؟
نه تنها سفال بلکه دیگر هنرها در جوامع امروزی بازگشتی به سنت دارند. چند سال پیش اکثر مردم مسها را به قیمت اندکی به حلبی فروشها دادند و حال مس فلزی با ارزش و دارای درجه هنری بالایی است. یا پتههای که روی جهزیه مادرانمان بود و هر دفعه پُزشان را به ما میدادند، اما بعضی ازما بهشان بیاهمیت بودیم. سفال هم همینطور. تا چند سال پیش سفال خلاصه میشد به گلدانها و قلکها و کوزههای سفالی و گاها لعابی. اما نوآوری و خلاقیت سفالگران و شناسایی سفال و سفالگری به عموم باعث رفع این اشتباه شده است. سفال جای خوبی در بین مردم باز کرده است. ظروف با نقش های که سفالگر ساعت ها روی آنها نقش میزند. حجم های سفالی که زینت بخش منزل و روحتان می شوند. کاشی هایی که جایگزین سرامیک های صنعتی می شوند. خشتهایی که کففرش میشوند. میادینی که با بازتولید ریتون یا ظروف تاریخی مزین میشود. سفالهایی که در دکوراسیون داخلی امداد میدهند، نقش برجستههایی که همه جا نصب شدهاند و صدها کاربرد دیگر.
هدف و آرزوی شما در حوزه فعالیتهای هنری چیست؟
موزه سفال پایگاه میراث جهانی حوزه فعالیت خودش را گسترش دهد تا مردم شناخت بیشتری نسبت به هنر سفالگری پیدا کنند و خود من شاید به دلایل زیادی علیرغم میلم کمتر مجبورم به بازتولید نمونههای تاریخی دست بزنم. چرا که هنرمند غیر از جنبه هنری باید و باید را تاکید میکنم (چون گروهی فکر میکنند ما هنری ها از سر تفریح اثری خلق میکنیم) باید جنبه اقتصادی را نیز در نظر بگیریم. چرا که بهترین آثار هنری در شرایط مادی مناسب خلق میشوند وگرنه مجبوریم تا آخر عمر بنا به درخواست سفارش دهنده کار بگیریم. هدفم در حقیقت آرامشی ست در کارم که دست به خلق آثاری بزنم که مانا باشند.
چه انتظاری از مردم و مسئولین بم دارید؟
از مسئولین هیچ درخواستی ندارم ولی اما از مردم عزیزم خواهش دارم در جوامع هنری سطح شهر که کم هم نیستند، از تئاتر گرفته تا نقاشی، خوشنویسی، شعر و داستان وکتابخانهگردی، عکاسی و… حضور پیدا کنند و خصوصا کودکان خود را با این محیطها آشنا کنند تا در فضاهای فرهنگی و هنری رشد کنند. هم کودکانتان از فضاهای مجازی و برنامههای تلویزیونی بیست و چهار ساعته دورتر بمانند و وارد دنیای آرام هنری شوند و هم حامی بزرگی از هنرمندان شهر خود باشید تا شاهد روزافزون رونق هنر در این خطه هنر دوست باشیم.
بزرگترین خواسته شما از علاقمندان این رشته هنری چیست؟
بعنوان کسی که در این رشته هنری فعالیت داشتم بگویم که بیشتر خانوادهها کودکانشان را بدون کسب اطلاع از روحیه کودک او را در دهها کلاس آموزشی شرکت می دهند. نخست کودک خود را با هنر و شاخههای مختلف آشنا و سپس وی را وارد عرصه هنر کنند. خانواده باید این باور را داشته باشند که هر یک از شاخههای هنری یک رده سنی مختص به خود را دارد و آموزش زودتر آن تنها کودک را از آن عرصه فراری می دهد. هنر باید در شرایطی آموزش داده شود که کودک آگاه و با آشنایی کافی آن را انتخاب کند و هرگز خلاقیت کودکان را فدای خواسته های درونی نکنند.
***گالری فروش دائمی آثار سفالین کارگاه خانم عسکری در ارگ قدیم بم هست.
جهت سفارش آثار تزیینی و کاربردی و همچنین آموزش سفالگری با شماره تلفن زیر تماس بگیرید.
۰۹۱۳۹۴۶۸۳۶۲
صفحه اینستاگرام: gelabe bam@