طلوع بم – ناهید ذاکری: پس از حدود دو سال از آخرین اجرای تئاتر در بم و برای اولین بار بعد از همهگیری بیماری کرونا، نمایش «مامور» به همت گروه سایه و به نویسندگی و کارگردانی سعید قلندری در سالن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بم میزبان علاقمندان به هنر نمایش بود و بار دیگر چراغ این هنر نمایشی در بم روشن شد. نمایش «مأمور» یک کار رئال (واقعی) بود که ۱۵ تا ۱۹ اسفند هر شب در سالن آمفیتئاتر اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی شهرستان بم اجرا شد.
سعید قلندری از هنرمندان پیشکسوت تئاتر بم و کارشناس ارشد ادبیات از دانشگاه شهید باهنر و معلم بازنشسته است. او اهل بم و ساکن کرمان است. اعضای خانوادهاش را در زلزله سال ۸۲ از دست داده است. برای آشنایی بیشتر مخاطبان گرامی طلوع بم با این نمایش و آقای قلندری با ایشان گفتگویی داشتیم که می خوانیم.
از چه زمانی کار نویسندگی، کارگردانی و بازیگری را شروع کردید؟
این موضوع به دورانی بر میگردد که من در مقطع دبیرستان مشغول تحصیل بودم و با تنها درسی که نمیتوانستم ارتباط برقرار کنم درس انشاء بود. خیلی خجالتی بودم. یک روز یکی از معلمانم آمد و به من گفت که قرار است در جشنوارهای که بین دانشسراهای استان برگزار میشود شرکت کنیم و شخصیت یکی از بازیگران متن شبیه شما است، بیاید و شرکت کنید. من هم شرکت کردم و بین دانشسراها رتبه اول را به من دادند. باورم نمیشد همان کسی که خجالت می کشید سرِکلاسِ درس انشا بخواند رتبهی اول را به دست آورده بود. وقتی همه برایم کف میزدند واقعا خوشحال شدم و این به من انگیزه داد. بعدها که معلم شدم، در کلاس درس هنر با دانشآموزان گروه سرود و تئاتر تشکیل میدادیم. در سال ۸۲ که زلزله بم رخ داد همسر، فرزندان و تمام خانوادهام را از دست دادم و به ادامه تحصیل پرداختم. در پایان تحصیل درخواست کردم تا برای پایان نامه، نمایشنامه ارائه دهم که مورد موافقت قرار گرفت و من آثار استاد آذرنگ را برای پایان نامه انتخاب کردم. بعد از داغِ سنگین عزیزانم تنها چیزی که مرا به زندگی برگرداند تئاتر بود چون تمام تنشهایم با تمرین تئاتر روی صحنه میرفت و تخلیه روانی میشدم.
چه شد که نمایش مأمور در این روزهای آخر سال به مرحله اجرا رسید؟
ایده اولیه نمایش مأمور برگرفته از متن نمایشی توپ پلاستیکی از صادق هدایت است که مربوط به سال ۱۳۲۳ میباشد و من با خواندن متن، آن را برای مخاطبین امروز بازآفرینی کردم. از آنجا که متن دیالوگ محور بود، من فکر میکردم در حوصله مخاطب نمی گنجد، البته این فقط نظر من بود و قصد کماهمیت جلوه دادن این اثر را نداشتم و ندارم. بنابراین کاراکترهایی را به آن اضافه کردم تا ریتمِ کار تندتر شود و با اضافه کردن چند کاراکتر چالش بین آنها را بیشتر کردم و هیجان کار را بالا بردم اما، وقتی متن را به ارشاد بردم گفتند باید انتشارات آن را پیدا کنید و در ادامه با مسائلی روبرو شدم که در ادامه ترجیح دادم خودم متن را بازآفرینی کنم اما با تکیه بر متن اصلی، این کار را انجام دادم.
چه مشکلاتی بر سر راه گروه وجود داشت؟
با شیوع کرونا و محدودیتهایی که برای همه ایجاد شد ما هم با مشکلاتی روبرو بودیم و برای نمایش مأمور سه مرتبه بازیگر عوض کردیم. یکی از نقشهای اصلی بعد از پنج ماه تمرین مستمر با از دست دادن مادر، از گروه حذف شد. یعنی زمانی که ما میخواستیم بازبینی انجام دهیم. گاهی بازیگران گروه، از دانشجویانِ شهرستانی بودند که بالاخره می بایست به شهر خودشان برگردند. کرونا هم محدودیت های بسیاری ایجاد کرد و باعث شد که نمایش مأمور بعد از هشت ماه به نتیجه برسد.
تا کنون چند نمایش انجام دادهاید؟
تا امروز ۱۰ کارِ « پرده عجایب، آوای فاخته، پیله و پروانه، آنجا که ماهیها سنگ می شوند، نیمکتی به وسعت یک شهر، بوف کور، مأمور و… را انجام دادهام که در بعضی بازیگر بودم و بعضیها را بازآفرینی کردم.
گروه را چگونه ارزیابی میکنید؟
اکثراً بازیگرانی هستند که اولین تجربه بازیگری شان هست. برای من خیلی سنگین بود. نمایش مأمور برایمان هشت ماه به طول انجامید و داشت فرسایشی می شد. برای اینکه گروه انگیزه و انرژی شان را از دست ندهند با وجود محدودیت های کرونایی تمام سعی خود را انجام دادیم و سرانجام موفق شدیم.
چه مشکلاتی بر سر راه گروه قرار داشت؟
مشکل ما مشکل فضا برای تمرین بوده و هست. در کرمان برای استفاده از فضا باید هزینه پرداخت کنیم که با شرایط امروز جامعه و حقوق های اندک نمیتوانیم زیاد هزینه کنیم. بنابراین درخواست مان را به شهرداری کرمان ارجاع دادیم و آنها هم لطف کردند فرهنگسرای کوثر را در اختیار ما قرار دادند و ما توانستیم نمایش مأمور را به سرانجام برسانیم.
بین بازیگری، نویسندگی و کارگردانی که انجام میدهید گرایش شما به کدام یک پررنگ تر است؟
من بازیگری را دوست دارم چون با بازیگری انسان تخلیه میشود. ما تئاتر درمانی داریم که این روزها طرفداران خودش را دارد. به نظر من بازیگری دنیایی است که در آن آدم به آرامش میرسد.
انگیزه شما از اجرای نمایش مأمور در بم چه بود؟
بعد از از دست دادن اعضای خانواده ام احساس می کنم مخاطبینم و مردمی که برای دیدن نمایش می آیند خانواده من هستند و من انگار کنار عزیزانم هستم. تماشاگران و مردم و بودنِ با آنها به من عشق و انگیزه میدهد. من اجرا کردن برای بیست نفر در بم را به هر تعداد دیگری و هر جای دیگری ترجیح میدهم. مردم هدف و انگیزه اصلی من هستند. جا دارد همینجا صمیمانه از همه همشهریانم تشکر کنم. همچنین از زحمات ریاست اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی خانم جوشایی هم تشکر میکنم که با ما همکاری فراوانی داشتند و سنگ تمام گذاشتند. جامعه شناسان معتقدند که فرهنگ هر جامعهی شهری را باید از صف بلیتفروشی تئاترش سنجید. درست است که شرایط اقتصادی سخت و گرفتاری مردم بیشتر شده است اما امیدوارم روزی نمایش و تئاتر جای خودش را در جامعه پیدا کند و مخاطب داشته باشد. ما هم کارهایمان را مستمر ارائه خواهیم داد تا مخاطبین ما هم با عشق و علاقه به تماشای این نمایشها بپردازند.
گفتوگو با سعید قلندری نویسنده و کارگردان نمایش «مامور» که در روزهای پایانی سال به روی صحنه رفت
جانِ دوباره تئاتر در بم
لینک کوتاه : https://toluearg.ir/?p=10131